رفتن به بالا

رصدخانه فرهنگی اجتماعی سلام دزفول

تعداد اخبار امروز : 3 خبر


  • سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
  • الثلاثاء ۵ شعبان ۱۴۴۶
  • 2025 Tuesday 4 February
  • چهارشنبه 10 بهمن 1403 - 10:09
  • کد خبر : 4534
  • مشاهده : 13 بازدید
  • خبر 3
  • چاپ خبر : شاه خوش شانس (2)
اندر وفای کارگزاران شاه

شاه خوش شانس (2)

بی تردید هسته سخت و وفادار ترین کارگزاران رژیم شاهنشاهی پس از ساواک، پلیس یا همان مأموران شهربانی ( پاسبانان) بودند؛ اما نحوه تعامل شاه با مأموران شهربانی عبرت انگیز است؛ مثلا برخی از پاسبانها چون بضاعتی نداشته و دخل و خرجشان با هم نمی ساخت جبراً مایحتاج ضروری خود را نسیه خریداری می کردند […]

بی تردید هسته سخت و وفادار ترین کارگزاران رژیم شاهنشاهی پس از ساواک، پلیس یا همان مأموران شهربانی ( پاسبانان) بودند؛ اما نحوه تعامل شاه با مأموران شهربانی عبرت انگیز است؛ مثلا برخی از پاسبانها چون بضاعتی نداشته و دخل و خرجشان با هم نمی ساخت جبراً مایحتاج ضروری خود را نسیه خریداری می کردند تا سر ماه و هنگام دریافت حقوق با بقال و قصاب و نانوا تسویه حساب کنند.
نانوایان “چوخط” داشتند(چوخط چوبی حدوداََ 30 سانتیمتری بود که نانوا به تعداد نان هایی که قرض می داد بر آن علامتی حک می نمود).
این را خود شاهد بودم که فرّاش شهربانی گاهی یک یا چند عدد “چوخط” می آورد برای پاسبان ها و از شاطر شیر(شیرعلی) واقع در کوچه شهربانی برای آن ها نان قرضی می گرفت؛!
شاید باور نکنید همان پاسبان هایی که از ۲۴ مهر ۵۷ تا بهمن همان سال داغ ۲۰ تن از جوانان دزفولی را به دل مادرانشان نهاده و به ضرب گلوله جوانان را پرپر می کردند چنان بضاعتی نداشتند تا نان ۲ ریالی را نقداً از شاطر بخرند! جالب تر اینکه در زمانی که ایران با جمعیتی ۳۰ میلیونی و صدور شش میلیون بشکه نفت در روز بزرگترین صادر کننده نفت جهان بود نه تنها ماموران وفادار ترین لایه های حکومتی یعنی ساواک و شهربانی قادر به تهیه منزل شخصی نبودند بلکه محل اداری ساواک و پاسگاه شهربانی دزفول هم ملک استیجاری بود و شاه برای اینکه ولخرجی نکرده باشد پاسگاه و ساختمان اداری برای نیروهای وفادار خود نساخت! ولی با کمال حیرت همان ماموران با وفای شهربانی و ساواک دزفول در ۹ فروردین ۱۳۵۷ سه تن از دانشجویان نخبه دزفولی را به اتهام آشوب دستگیر نموده در سرمای سخت از سر شب تا صبح در وسط حیاط شهربانی آن قدر بر بدن برهنه آن ها شلاق زدند تا “عظیم اسدی مشکال” را در دم شهید کرده و یکی را به سرد خانه منتقل نموده وقتی متوجه شدند هنوز زنده است دو باره به زندان بر گرداندند!
اگر از آن مأموران سؤال می شد چرا جوان مردم را بدون حکم دادگاه تا سر حد مرگ شلاق می زنید می گفتند: فرمان اعلیحضرت است «چه فرمان یزدان چه فرمان شاه»
باز از این شگفتانه ها داستان رئیس شهربانی کلِّ کشور است او برای جلب نظر رضا شاه چه تملّقات و خوش رقصی هایی که نمی کرد.
از مادر شاه بشنوید:
«یکبار موقعی که رضا رفته بود بازدید از کارخانه چیت سازی تهران، متوجه شد ساعت مچی‌اش گم شده است. رضا گم شدن ساعت را به رئیس شهربانی اطلاع داد و بعد از خاتمه بازدید به کاخ شهری برمیگردد و متوجه می شود ساعت در داخل کاخ جا مانده است. تلفن را برمی دارد تا به آیرم رئیس شهربانی اطلاع دهد. آیرم پیش دستی کرده میگوید :اعلیحضرت نگران نباشد، ما دزدان را پیدا کرده و خودشان اعتراف نموده‌اند!
رضا میگوید مرتیکه پدرسوخته ساعت اصلا گم نشده پیش خودم است.»۱.
خدا می داند آیرم چه دشنام های رکیکی از شاه شنیده بود که قابل نوشتن نیست.
راستی این چه معامله ای بود بین شاه و کارگزارانش؟
پیوسته از طرف دربار توهین و تحقیر است و از طرف کارگزاران اطاعت و تسلیم؟
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ۲
این کژتابی ها ما را یاد گلایه امیرالمؤمنین علیه السلام می اندازد که از بی وفایی اصحابش سخت آزرده بود و به آنان فرمود: من خدا را اطاعت می کنم و شما از فرمان من سرپیچی می کنید ولی معاویه خدا را معصیت می کند و اصحابش او را اطاعت می کنند.! بخدا دوست دارم صرافی کنم طلا بدهم و نقره بگیرم و ده تن از شما را به معاویه بدهم و او یک تن از اصحابش را به من بدهد!! « صَاحِبُكُمْ يُطِيعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ، وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّامِ يَعْصِي اللَّهَ وَ هُمْ يُطِيعُونَهُ. لَوَدِدْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ مُعَاوِيَةَ صَارَفَنِي بِكُمْ صَرْفَ الدِّينَارِ بِالدِّرْهَمِ، فَأَخَذَ مِنِّي عَشَرَةَ مِنْكُمْ وَ أَعْطَانِي رَجُلًا مِنْهُمْ.»۳
معامله امام را شنیدید؛ خدا وکیلی اگر شما باشید چطور معامله می کنید؟ چند تا از کارگزاران جمهوری اسلامی از رئیس جمهوران و وزیران و نمایندگان تا شهرداران تهران و کلان شهرها را که با نردبان نظام بالا رفته و به نام و نانی رسیده ولی ادای مخالف و اپوزسیون نظام را در می آورند به شاه می دادید و یک پاسبان گُشنه وفادار را از او می گرفتید؟
این چه سرّی است که کارگزاران معاویه و رضاشاه و محمد رضاشاه وفاداری می کنند ولی پاره ای از اصحاب امیرالمؤمنین و برخی از کارگزاران شیعیان نابی چون خمینی و خامنه ای در نهایت بی وفایی هستند ؟

ادامه دارد…. ان شاءالله

۸ بهمن ۴۰۳


۱. ملکه پهلوی / خاطرات تاج الملوک آیرم لو/ ص۸۰
۲. (فرعون)قومش را ذلیل و زبون داشت تا همه مطیع فرمان او شدند. سوره زخرف آیه ۵۴
۳. نهج البلاغه خطبه 97

اخبار مرتبط