به مناسبت انتصاب امام جمعه جدید شهرستان دزفول
تقدیم به امام جمعه!
قدرت الله متین

جمعه آینده، اولین نماز جمعه ای خواهد بود که جناب حجت الاسلام بهرام پور، امام جمعه جدید دزفول، خطبه هایش را ایراد خواهد نمود.
لذا قبل از هر سخن، به ایشان عرض می نماییم:
خوش آمدید به سرزمین فرهیختگان، عالمان، عارفان، حکیمان و در راس همه، فخر عالم تشییع، شیخ اعظم انصاری(ره).
خوش آمدید، به سرزمین شهیدان، آزادگان و جانبازان والامقام.
خوش آمدید، به سرزمین سنتهای علوی، زهرایی و حسینی.
بی تردید این خوش آمدیهای معنادار، برای شما، مفهومی آشنا هستند، مفهومی که ریشه در تاریخ این جامعه دارند.
اما آنچه، میخواهم تقدیم کنم بر پایه مقدمه ای است که در ادامه می آید.
قطعا واقفید که راز موفقیت انقلاب اسلامی، در عبور از بحران‌های پی‌در‌پی، مانند هجمه‌های ضد انقلاب، کودتا، تحریم، ترور و جنگ که هر کدام در نوع خود می‌توانست، حکومتی را ساقط کنند، پیوند مستحکم دولت – ملت با ارزشهای متعالی دینی و تمدنی حاکم بر این سرزمین بوده است!
به همین دلیل است که، استکبار جهانی با تمام توان و قدرت خود، این ارزشها را نشانه رفته است، زیرا میداند، تا این پیوند ناگسستنی وجود دارد، به مطامعش نخواهد رسید!
لذا برای حفاظت و صیانت از این پیوند مبارک، همه نیروهای فرهنگی و مهمتر از همه، امام جمعه محترم باید تلاش نمایند با تمرکز مبتنی بر ابتکارات روز، این پیوند را پاس دارند.
برای تحقق این امر، بطور کلی و خلاصه، چهار محور، کار ویژه‌ی مهم تقدیم میگردد.

محور اول، مرتبط است با مدیران و مسئولان.
بر اساس قاعده ” الناس علی دین ملوکهم” مدیران شهرستان باید با تاریخ و تمدن و ارزش‌های دینی و ملی پیوندی عمیق داشته باشند تا این قوت و روحیه، همانند خون در رگ‌های جامعه، جاری گردد.
امام جمعه، چه در خطبه‌ها و چه در جلسات با مدیران باید نسبت به این موضوع حساس باشد، زیرا فلسفه‌ی نماز جمعه که پیامبر اکرم آن را بنیان نهاده است، ابتدا ارشاد و اصلاح کارگزاران حکومتی و سپس مردم بوده است.
شما بهتر از من می‌دانید که ارشاد و اصلاح در مقابل فساد و افساد است. به عبارت رساتر، هرگاه فسادی جراحی شود، اصلاحی اتفاق خواهد افتاد و جامعه اینگونه راه صلاح و رستگاری را خواهد پیمود.
خطبه‌ها و اقدامات امام جمعه، باید برای مسئولان خدوم و دلسوز مایه‌ی دلگرمی و بشارت باشد و برای مسئولان خدای ناکرده خائن، مایه‌ی انذار و بازدارندگی!
پر واضح است، قدرت امام جمعه، محدود به خطبه‌ها نمی‌شود بلکه به عنوان نماینده‌ی ولی فقیه می‌تواند تشکیلات امامت جمعه را به یک دستگاه نظارتی تبدیل کند، کافیست ساز و کار این نظارت استطلاعی را در تشکیلات خود ایجاد نماید.

اما محور دوم که بسیار اهمیت دارد برقراری رابطه‌ی هدفمند میان روحانیت و بازار است.
با گردش ای مختصر در بازار مسلمین، در می‌یابیم که این رابطه چقدر ضعیف یا در حد صفر است! به ندرت در بازار یک روحانی دیده می‌شود و اگر دیده شود یا در حال گذر با خودروی خود است و یا برای خرید ضروریات زندگی، سری به بازار زده است!
اگر حضور روحانیت در بازار یک تکلیف می ‌بود، امروز شاهد برخی ناهنجاری‌ها نمی بودیم.
ناهنجاریهایی مانند گرانفروشی، بی انصافی، احتکار و از همه بدتر معاملات ربوی یا شبه ربوی!
نا هنجاریهایی، مانند ترویج فرهنگ ضد ارزشی غرب با فروش پوشاک و لوازم آرایشی و…!
این قصه از کجا شروع شده است؟
بی تردید انگشت اشاره همه به سوی مدیران مرتبط با این ناهنجاریها خواهد رفت.
البته که از مسئولان جمهوری اسلامی انتظار می رفت تا برای صیانت از ارزشهای متعالی، کمر همت ببندند، اما بر اساس قاعده ” کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته” همه در درگاه الهی مسئول و پاسخگو هستند.
لذا بر این باورم که قصه از آنجا شروع شد که همه، دست روی دست گذاشتیم تا فلان مدیر و بهمان رئیس، کاری را انجام دهند که اگر همه، دست به دست میدادند، آنوقت صورت میگرفت!
از جمله‌ی مسئولان این حرکت همگانی، روحانیت است که در گذشته به بهترین وجه عمل میکردند و بازار مسلمین را به مرکزی برای ترویج ارزشهای اسلامی تبدیل نموده بودند.
در گذشته رابطه میان مدرسه، مسجد و بازار، رابطه ای عمیق و قدرتمند بود. و هر کدام نه تنها عاملی برای هم افزایی دیگری بود، بلکه همکاری هر سه با هم، مقوم ارزشهای دینی و ملی در جامعه بودند.
امروز از این همکاری منسجم، خبری نیست، لذا باید این شکاف با تدابیر حکیمانه، به نفع آرمانهای ارزشمند تمدن ایرانی اسلامی اصلاح گردد.
اگر خلاء روحانیت در بازار مورد قبول است، پس بهترین مرجعی که میتواند آعازگر و اصلاحگر این خلاء باشد، امام جمعه است.
لذا همه باید کمر همت ببندند و امام جمعه را برای تحقق این امر یاری دهند.

محور سوم، همان است که مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود با روحانیان در خصوص احیای مساجد فرمودند.
اگر مساجد همان گونه که حضرت امام(ره) گفتند، سنگر مستحکم اسلام شوند و نقش تعیین کننده، در تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان ایفا نمایند خاری خواهند بود در چشم بدخواهان.
ظرفیت مساجد نباید محدود به اقامه‌ی نماز آن هم برای تعداد محدودی از نمازگزاران مسن شود. اگر در مساجد، انواع آموزش‌های مورد نیاز نسل جوان برقرار شود، آنگاه میتوان مدعی شد که مساجد احیا شده‌اند.
بر هیچکس پوشیده نیست که مساجد بیش از هر ساز و کار دیگری موفق به تعمیق ارزشهای معنوی در جامعه شده اند. پس احیاء مساجد یعنی احیاء یک رکن اصلی دیگر از جامعه.
بی تردید شاءن و منزلت امام جمعه در احیا مساجد با کمک و مساعدت اهل مسجد، امری انکار ناپذیر است.

و اما محور چهارم، تلاش جهت اجماع نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی به منظور جریان سازی است.
اگر تشکیلات امام جمعه، سایه ای برای اهل قلم، سخن و هنر ایجاد نماید و آنها را مورد حمایت معنوی قرار دهد با تجمیع آنها، بستری هموار، برای جهاد تبیین که حلقه‌ی مفقوده‌ی این روزگار پریشان ماست، فراهم میشود.
یعنی همان کاری که حضرت زینب(س) برای جاودان نمودن مکتب اباعبدالله(ع) انجام داد. حال این چهار محور را با فرمایشات مقام معظم رهبری مقایسه فرمایید، آنجا که ائمه جمعه را فرماندهان قرارگاه فرهنگی نامید.
یعنی جایگاهی مشرف و مسلط بر همه فعالیتهای خرد و کلان فرهنگی.
یعنی جایگاهی برای تجمیع همه نیروها به نفع آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی.
و سخن آخر آن که:
جناب امام جمعه‌ی محترم! ائمه ی جمعه قبل از شما حتما خدمات ارزشمندی در این جایگاه از خود باقی گذاشته‌اند که قابل استمرار هستند.
لطفا به پاس قدردانی از زحمات آنها بستری فراهم نمایید تا آن امور، ادامه‌ی حیات یابند.
شک نکنید، این قدرشناسی تبدیل به حسنه‌ای ماندگار و به نام شما در خاطره‌ی مردم باقی خواهد ماند. انشاالله.
از خداوند متعال، توفیق جنابعالی را خواهانم.
والعاقبه للمتقین
1402/4/25