بسم الله الرحمن الرحیم
میرزا یحیی دولت آبادی از سران فرقه ازلیّه در صدر مشروطیت بود.
فی الواقع یحیی دولت آبادی از پدران مولود نامشروع بهائیّت است او و پدرش میرزا هادی دولت آبادی از ملّاکین مرفه و متنفذ اصفهان بوده و خود را در شمار سادات دانسته و در سلک روحانیت بودند ولی با گرایش به بابیّت و ازلیّه از خشم مردم ولایت مدار اصفهان در امان نمانده با خواری و در نهایت زاری از اصفهان اخراج شدند.
چون بابیان و ازلیان تهران این را بشنیدند به استقبال این دو طرید رفته عنان سازمان بابیّه و ازلیّه تهران را به این دو سپردند.
میرزا یحیی پیوسته متظاهر به دین و مذهب بوده از کسوت روحانیت خارج نمی شد و در خفا از خیانت به دین و مذهب حقّه شیعه هیچ مضایقه نداشت،
آنگاه که نهضت نیم بند مشروطیت پا گرفت یحیی خود را از سران آزادیخواه آن دانست و زمانی که نهال نو رسیده مشروطیت پژمرده گشت و سر از حکومت مستبد رضا خانی در آورد یحیی خود را مجیز گوی رضا شاه نموده و مدیحه سرای او گشت.

چون رضا پالانی خود را بر خر مراد استوار پنداشت پرده نفاق را دریده و صورت ضد دینی خود را آشکار کرده با طرح لباس متحد الشکل و اجباری کردن کلاه پهلوی، پوشیدن عمامه را مطلقا قدغن نمود قاطبه روحانیت با طرح رضا خانی مخالفت نمودند اما میرزا یحیی لبیک گویان دعوت رضا پالانی را اجابت نموده عمامه از سر برداشته و ریش نحس خود تراشیده و کراوات زده با هیبت یک هیپی وارد بازار می شد و از همه بدتر به دختران خود امر نموده تا حکم ملوکانه شاه را مطاع بوده و حجاب را بر داشته سر را برهنه کنند و مکشوفه در انظار عام ظاهر شوند و خود نیز دست بکار شد تا علیه حجاب و حیا عقده گشایی کند و نوشت: «موضوع کشف حجاب قدری مخالف افکار خشک مقدس مآبان بود . اینک در تهران کانون بانوان تاسیس شده است و زنها با روی گشوده با مردم معاشرت می نمایند و روز به روز دایره رفع حجاب در تهران و ولایات وسعت می گیرد در این وقت که این سطور را می نویسم خبر دار شدم که در تهران در جشن فارغ التحصیلان شاه پهلوی با ملکه و دخترانش حاضر شده است پس سد حجاب را در ایران باید شکسته دانست و آتیه روشنی را به زنها ی ایران باید نوید داد.
( تاریخ تحولات سیاسی ایران/ موسی نجفی)
تصدیق باید کرد که جز با قدرت و اراده محکم شاه پهلوی رفع حجاب از ایران بسیار مشکل بود.(حیات یحیی ج. ۲)».
بله نود سال پیش رهبر ازلیان با امید به اصلاحات رضاخانی آرزوی برچیدن شدن بساط دین و حجاب و عفاف را داشت به این جهت عمامه را از سر خود برداشت و ریشش را تراشید و دخترانش را بی حجاب کرد!! میرزا یحیی و دختران بی حجابش و رضا شاه مردند و از صفحه روزگار محو شدند ولی دین و حجاب و حیا دولتمندانه در صحنه ماندگار شدند.
آیا مخالفان امروزی حجاب، نود سال دیگر به آرزوی خودشان در بی حجاب کردن زنان ایرانی خواهند رسید؟
تاریخ نشان می دهد آنان که کمر به مبارزه با دین و فطرت الهی مردم بسته اند عِرض خود برده و نصیبی جز خذلان و شکست نداشته اند هرچند برای جبهه حق جویان زحمتی هم فراهم نموده اند.

والسلام

منصور کیانی